در ژانویه سال ۲۰۰۰، بتی ماندینو با من تماس گرفت و این مسئله را با من در میان گذاشت که شخص صاحب حقوق فیلم ( بهترین فروشنده ) ، به خاطر مشکلات و مسائل خانوادگی اش از تمدید ان منصرف شده است و از من جهت ادامه و تمایل به انجام این کار تقاضا کرد. هنوز چند لحظه نگذشته بود که به اهمیت و ارزش این لحظه پی بردم و جواب دادم که( این چه سوالی است ، جواب من مشخص است ). ما ۲ ساعت در مورد جزئیات با نماینده نیویورک، نماینده ما در LA و همچنین ناشرمان در فلوریدا صحبت کردم و نهایت تصمیم گرفتیم که صنعت فیلم سازی را رها کرده و شرکت جدید og Mondino را راه اندازی کنیم. رهبری و مدیریت کل با من خواهد بود و تمرکز علاوه بر مبحث فیلم سازی بر روی اوردن یک سری اصول ازمایشی زمانی og، به قرن ۲۱ بود.
من می خواستم برای اولین بار علمی پیدا کنم که به ما کمک کند که متوجه شویم افراد چطور فکر می کنند و با این کار می توانیم اصول را مستقیما با چالش های خاصی ادغام کنیم. اگر در انجام ان موفق شویم ، می توانیم به حداکثر نتیجه مطلوب از زمان ، انرژی و منابع تمرکز خود را معطوف کنیم.
ما به این علم دست پیدا کردیم ، این علم بخشی از ترسیم ریاضیات است که به وسیله دکتر رابرت هارتمن توسعه پیدا کرد. خیلی قدرتمند اما پیچیده بود. ۱۴ سال و هزاران ساعت را صرف بهبود بخشی و روش های استفاده بهینه از این دانش و ارائه نتایج مطلوب کردیم و الان در جایگاهی هستم که می توانم بگویم که یک فرد چگونه فکر می کند – نه این که به چه چیزی می اندیشد بلکه چگونه فکر می کند. الان در جایگاهی هستیم که می توانیم زیر سطح شخصیت رفتاری و استعداد افراد نفوذ کرده و عادت های فکری آن ها را شناسایی کنیم.
این عادات ، جنبه های مختلف زندگی ما از جمله تصمیماتی که می گیریم ، اقداماتی که می کنیم و نهایتا نتایجی که به وجود می اوریم را تحت تاثیر قرار می دهد. به واسطه این کار ، برنامه ارزیابی و مربیگری هدفمند ایجاد شده است . ارزیابی IC ، متفاوت از آزمون ها و تست های شخصیتی ، ارزیابی های رفتاری مانند مایرز / بریگز و DISC می باشد.
جالب توجه است که ، برای برچسب گذاری های یکسان یک ابزار ارزیابی استقرایی، ۵ نفر را انتخاب کردیم ، متوجه شدیم که همه آن ها عادات فکری متفاوت از یکدیگر دارند. پی بردیم که که برخی از رفتارها بر اساس قدرت طبیعی و برخی دیگر بر مبنای جبران و یا تلافی عادات نا سالم و غیر مطلوب بیش از حد متفاوت هستند.
اگر موفقیت نیاز به تغییر داشته باشد ، که اکثرا هم همین طور است ، ما می خواهیم که به زیر سطح شخصیتی و رفتاری نفوذ کرده و افکار بر گرفته شده از این رفتارها را مورد ارزیابی و سنجش قرار دهیم.
جیمز الن در کتاب خود اینگونه می نویسد که : اجازه دهید که یک فرد افکار خود را کاملا تغییر دهد و در آن زمان او از سرعت تغییر شرایط در زندگی خود، شگفت زده خواهد بود.
این یک توصیه ساده ولی همچنان تاثیر گذار است اما آیا انجام آن آسان است؟ از نقطه ای که ما شروع به توسعه کردیم ، ارائه نتایج ارزیابی چندین بار تکرار شده است. تفکرات انسان کاملا پیچیده است. در ۳۰ دسامبر ۲۰۰۸ ، روش های ادغام این ابزار قدرتمند را به گروه هایی در اینترنت آغاز کردیم. پیش از این، به واسطه یک مربی با مهارت و با بیش از ۳۰۰۰۰دلار و یا بیشتر این کار انجام می گرفت که برای جمعیت رو به رشد نتورکرها بسیار سخت بود. احساس کردیم که باید در پی راه دیگری باشیم تا هر فردی یک تجربه ارزشمند آنلاین ، بدون نیاز به مربی داشته باشد و ما به این نتیجه نزدیک شدیم.
آخرین نسخه ارزیابی با صاحبان کسب و کار ، تیم های فروش ، بازاریابان شبکه ای و اخیرا حتی با ورزشکاران از جمله کارافرینانی که برای پیش نویس NFL اماده بودند ، مورد آزمایش قرار گرفت. ارزیابی عینی بوده و افراد تا جایی که علاقه دارند می توانند وارد عمق آن شوند. حتی بدون یک مربی! و وقتی که مردم نتایج خود را مرور می کنند ، متوجه چه چیزی می شوند؟ ارزیابی ، چگونگی تفکر آن ها را می سنجد .
حال می خواهیم بدانیم چطور به وسیله چنین فرآیند ساده ای اطمینان حاصل می شود ؟
-
جمعه
/ 8 دی 1396
/ 12:30
-
دسته بندی:
اخبار بازاریابی و فروش
-
کد خبر:
96100018
-
منبع خبر:
ارقام سیستم